بسم الله الرحمن الرحیم
چند روزی قبل از تحویل سال به طور اتفاقی با یک مسیحی آشنا شدم که بسیار سر در گم بود و به قول خودش راهش را گم کرده بود و از مسلمانان و آداب مسلمانان سؤال می کرد . و تشنه ی یک راه آسمانی بود . تمام انسانها در ذات و فطرت تشنه ی آن راه آسمانی هستند ؛ منتها عده ای این فریاد و غوغای دلشان را کاذبانه جواب می دهند و موقتا روی آن پرده می پوشند ؛اما فطرت عده ای با این جاذبه های کاذب دنیا سیر نمی شود و همچنان تشنه اند و به دنبال یک چشمه ای هستند که زمزم از آن بجوشد و آنقدر هم بیدارند و دیده ی تیز بینی دارند که به این آسانی به دام هر راهزن و چاهی نمی افتند و از هر چشمه ی کذایی آب طلب نمی کنند .
او بسیار تشنه ی حقیقت بود و بی صبرانه می خواست راه حقیقی خود را بیابد . من اصراری نداشتم که او حتما مسلمان شود ؛ چون خداوند مهربان انسان را آزاد آفریده و انسان خودش باید راه خودش را انتخاب کند . به هر حال برای اینکه کمکش کرده باشم تا خودش راه درست را انتخاب کند ، در همین وبلاگ در عنوان : تو چه مسلمان باشی چه نباشی تا مطیع امر خداوند نشوی ؛ به سعادت نرسی و در چند عنوان دیگر ، مطالبی را نوشتم و تقریبا متقاعد شد و خواست که مسلمان شود . تنها ترسش این بود که آیا اگر مسلمان شود ؛ مسیح (علیه السلام) از او نمی رنجد ؟ گفتم نه تنها ناراحت نمی شود بلکه خوشحال هم میشود ؛ چون خود حضرت مسیح (ع ) وقتی حضرت مهدی (عج) تشریف آوردند ؛ با اقتدای به حضرت نماز می خوانند . خلاصه او مسلمان شد و قرانی برای خود تهیه کرد و اولین نماز ظهرش را در اولین جمعه ی سال جدید خواند ( البته با دغدغه و از روی قران ) . به بهانه های مختلف دیگر به کلیسا نرفت و دور از چشم خانواده اش به مسجد و امام زاده صالح می رفت ؛ دوستان برای او خوابهای عجیب می دیدند و خودش هم خوابهایی خوش و عرفانی می دید . حال خوب و غریبی داشت و من به چنین حالی غبطه می خوردم ؛ چون او محبوب حقیقی خود را یافته بود و از راه نرسیده ؛ داشت از مسلمانانی که فقط به نام مسلمانند ؛ سبقت می گرفت . برا ی رسیدن به حقایق ، دائم معانی قران را می خواند و مفاتیح و رساله ای هم برای خود تهیه کرد و ناباورانه یک شبه بیشتر رساله را خواند ؛ تا ببیند ، اسلام از او چه می خواهد و او چه وظیفه ای در قبال اسلام دارد .می خواست نماز توبه بخواند تا از عملکرد گذشته اش توبه کند و به گوشش نمی رفت که با این رو آوردن به اسلام کل گناهانش آمرزیده شده و او اینک به مانند نوزاد تازه متولد شده پاک و مطهر است .
همچنان حال خوبی داشت تا اینکه دیروز به شماره ی تمام دوستانش ، پیامکی ارسال شد که .. .. فردا برای تشییع جنازه ی او در ..
روحش شاد که غریبانه و دور از چشم همه به جمع مسلمانان پیوست و غریبانه در قبرستان مسیحیان دفن شد . برای شادی روحش صلوات !
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم و سهّل مخرجهم
برچسبها:
بسم الله الرحمن الرحیم
یک بچه ی کوچک هم این ادراک را دارد که صرفا با گفتن آب آب هرگز سیراب نمی شود ؛ بلکه برای سیراب شدن ، آب را باید نوشید . تمام علم های امروز چه در دانشگاه چه در حوزه و چه در هر جای دیگر ، تمام مقدمه ی علمی است که خداوند می فرماید باید آن علم را بیاموزید . تمام این مقدمه ها ، ظاهر آن بطنی است که فرموده حتی اگر آن علم در چین باشد آن را طلب کنید و بیاموزید . یعنی طلب آن بطن و علم واقعی را واجب کرده که گفته اند اگر کسی در راه آن علم قدمی بردارد ؛ آن همه فضیلت دارد و اگر در راه آن علم کشته شود ؛ مقام شهید را دارد . حال اگر کسی در مقدمه و ظاهر این علم بماند و به بطن علم نرسد و فقط با کسب مدارک خود را صاحب علم بداند ؛ این شخص فقط ورق ها را جابجا کرده ؛ یعنی فقط حامل علم است نه عامل ! شما وقتی پرتقالی پوست گرفته را به دست می گیرید و از این مکان به مکان دیگر می روید ؛ این پرتقال از شما جداست ، بله صوری و ظاهرا به دست شما و با شماست ، اما تا وقتی آن را نخوردید و با خون شما یکی نشود ؛ هرگز از آن تأثیر نمی گیرید . اما اگر پرتقال را خوردید ؛ شما صاحب ویتامین موجود در پرتقال می شوید ؛ یعنی از رنگ و روی شما پیداست که ویتامین c موجود در پرتقال ، بر پوست و رنگ و روی شما اثر کرده و خون شما ویتامین موجود را گرفته که رنگ رخسار شما را گلگون کرده .
کسی که از علم ظاهری گذشته و بطن علم را خورده ؛ از نگرش و عملکرده های او پیداست که بطن علم را حامل و عامل است . از سنجیده عمل کردن او و از اینکه خلا ف امر خدا عملی را انجام نمی دهد وووو ؛ به خوبی پیداست که آن علم به درون او ریخته شده و او به بصیرت دل رسیده که سنجیده عمل می کند . چون با عمل کردن، علم به درونش منتقل شده و او اکنون صاحب بطن علم است و دائم بطن او از بطن عالم بالا تغذیه و رشد می کند و تا اعلی علّیین بالا می رود . اما کسی که سالها در کسب علم ظاهری در فلان دانشگاه های غرب و شرق جوانی اش را به پای کسب چند مدرک کذایی تلف کرده ؛ هی تیرهای عمرش را به سایه زده ؛ و به آنچه کسب کرده عمل نکرده ؛ پس رشد هم نمی کند و قد فکر و اندیشه ی او کوتوله می ماند و او همچنان تو خالی باقی می ماند و خلأ دارد ؛ چون فقط حامل علم است و عامل نیست .
برچسبها:
بسم الله الرحمن الرحیم
آیا شما تا به حال به زمینی خالی قدم گذاشته اید که تازه می خواهند در آنجا ساختمانی را بنا کنند ؟شما اگر هرروز به آن زمین سر بزنید و از نزدیک ساختن خانه را تماشا کنید و زیر بنای اولیه آن را می بینید که چگونه بنّا بعد از اتمام کار ماهرانه دیواری که با سیمان سیاه بدریخت و کریه جلوه می کند را با گچ سفید می پوشاند ، بعد نقاش با آمیختن چند رنگ چنان آن را زیبا نقّاشی می کند که بعد از اتمام کار سیاهی دیوار سیمانی و اسکلت زشت اولیه آن کاملا پوشیده می شود و هرکس به آن خانه می نگرد ؛ سازنده ی خانه را تحسین می کند . حال اینجا اگر آن دیوار زشت ، محبت نقّاش و رنگهای مختلفی که به او زده شده را یادش برود و سیاهی ذات خود را که با رنگهای زیبا پوشانده شده را فراموش کند و به خود مغرور شود و فکر کند این زیبایی که نقّاش به او عنایت کرده مال خودش است و نداند که این زیبایی بر او عارض شده و ذات اصلی او همان سیاهی است که با این رنگها پوشانده شده . شما که از ابتدا شاهد بودید؛ از اینکه می بینید این دیوار آنچه را که مال خودش نیست را به خود گرفته ؛ چقدر این خودخواهی ، او را در نطر شما زشت و کریه تر نشان می دهد و وای بر احوال او اگر روزی این رنگی که بر او عارض شده ؛ بریزد و او بی رنگ و رو شود باز کیست که مجددا او را رنگ جدید و زیبا بزند ؟!
انسانی که ذات و حقیقت اولیه ی او فقر است و هیچ ندارد و فرشتگان از اول خلقت او حاضر بودند و دیدند که خداوند چگونه این ذات فقیر و بی چیز و عاجز و مسکین و نیازمند را چگونه ساخت و به عزّت رساند و بر او لباس عبودیت را پوشاند و او را متخلق به اسماء خودش کرد و ........
در ادامه مطلب با ما همراه باشید.....
برچسبها:
بسم الله الرحمن الرحیم
بها و قیمت ما به اندازه ای است که ما ولایت علی (علیه السلام ) را داشته باشیم . هر قدر تو درمسیر اهل بیت ( علیهم السلام )حرکت کرده باشی ؛ همان قدر به جایگاه انسانی خودت نزدیک شدی و هر قدر تو انسان شده باشی ؛ دهان انسانی در تو باز می شود و تو می توانی از غذاهای انسانی بهره مند شوی .
لذا در آخرت وقتی می بینی که برا ی خوردن غذای انسانی دهان انسانی را نداری ، این محرومیت برایت می شود عذاب الیم .
برچسبها:
بسم الله الرحمن الرحیم
کسی که درونش از معقولات و حقایق خالی است ؛ این شخص خلأ دارد و می خواهد این خلأ را در بیرون از وجودش پر کند ، لذا دائم از این و آن توقع دارد که چرا تو بی معرفتی و به من سر نمی زنی ؟ چرا مکه رفتی و از من خداحافظی نکردی ؟ چرا من را دعوت نکردی؟ چرا من از مکه اومدم به دیدنم نیامدی ؟ و خلاصه از زمین و زمان انتظارات بیجا دارد ؛ چون خلأ دارد و می خواهد تنها یی اش را با بودن در کنار دیگران پر کند ، حال هرچند که دیگران هم که در اطراف او هستند ، دائم با او باشند و این خلأ را کاذبانه پر کنند ؛ اما او چون در درونش خلأ دارد و خالی است هیچگاه از آنان راضی نخواهد بود و همیشه متوقّع است .اما کسی که درونش پراز معقولات است و به هستی با دیدگاه توحیدی می نگرد ؛ هم خودش در درونش به آرامش رسیده و در درون آرام و ساکن است و هم کسی را که با او همنشین می شود را به این آرامش و پری حقیقی می رساند . چون قبلا عرض شد کسی که به نور وجودش رسید ؛ می تواند این نور را به دیگران هم منتقل کند و با همین پری حقیقی و وجودی به عالم بعدی منتقل می شود و فردا هم این امنیت و آرامش درون را خواهد داشت و با این انیس و همدم درونی خود فردا هم مأنوس است . اما کسی که امروز درونش از این معقولات خالی است و هنوز در چکه زدن دو دو تای زندگی دنیا غرق است و سرخود را در جاذبه های فانی و تو خالی دنیا گرم کرده و با این خلأ درونی تا پایان عمر زندگی می کند و با این پری کاذبانه هم از دنیا می رود و این خلأ و خالی بودن درون را با خود به عالم بعد هم منتقل می کند و در آن عالم هم خلأ دارد و تنهاست و این تنهایی او در آنجا وحشتناک است و فردا از این تنهایی خود در عذاب الیم است .
برچسبها:
بسم الله الرحمن الرحیم
اگر گفته اند که ریختن یک قطره ی اشک برای ابا عبدالله (علیه السلام ) آن همه فضیلت دارد و گناهان تو را می شوید ؛ به سبب آن شور حسینی است که تو در دل داری . یعنی به سبب آن شوریدن دل ، اشک سرازیر می شود واین اشک قرب پیدا می کند وگرنه اگر کسی به بهانه ی اشک ریختن بر حسین ( علیه السلام ) بخواهد برای دردهای خود بگرید ؛ این اشک آن قرب را ندارد . وقتی معرفت تو به حسین (علیه السلام ) بالا رفت ؛ در دلت شور و جذبه پدید می آید و این سوز ، که آن اشک همراه با معرفت را به بیرون می ریزد ؛ نشان می دهد که تو حسینی هستی و این حسینی بودن تو را مقام می بخشد و فاعلیت تو را نورانی می کند ، بعد به دنبال این نورانیت ، اشک تو هم فضیلت پیدا می کند و در ازای این چنین اشکی است که آن همه اجر و ثواب و پاداش به تو می دهند . پس مهم حسینی شدن است ، نه فقط برای حسین (علیه السلام ) اشک ریختن !
نه فقط به سبب اینکه او را به قتلگاه بردند ، اشک بریزی و ثواب ببری ؛ بلکه به سبب اینکه حق حسین (علیه السلام ) را ادا نکردند و حقیقت حسین (علیه السلام ) را سر بریدند باید بگری و گریه کنی .
و .... امروز هم ما باید برای آن مظلومه مادری اشک بریزیم و بگرییم که حق او را ادا نکردند و تا امروز حقیقت وجود مقدس آن حضرت چون مخفی ماندن قبرش بر ما مخفی و پنهان مانده .
السلام علیک یا ام الحسن و الحسین شباب اهل الجنه . السلام علیک یا فاطمه بنت رسول الله و رحمه الله وبرکاته صلی الله علیک و علی روحک و بدنک .
برچسبها:
بسم الله ارحمن الرحیم
در جواب شما عزیزی که سؤال فرمودید : نظرم نسبت به اروپا چیست ؟ عرض کنم که
انسان امروزی هر چند که دائم در رفاه بسر ببرد و فراتر از آب و نان و لانه و خانه و...
و صاحب ویلا و برج میلاد و در گشت و گذار در شرق و غرب و دور گردون و برج ایفل و... عمر بگذراند و در تصوراتش خودش را خوشبخت ببیند ؛ به مانند شتر در خواب بیند پنبه دانه است و این خوشبختی حقیقی نیست که او می پندارد .
چون تو تا زمانی می توانی از این امکانات زمینی که برای خودت انباشته کرده ای ؛ استفاده کنی که زنده و در قید حیات باشی .
حال تو فکر می کنی نهایتا چند سال دیگر زنده باشی ؟ ده سال یا بیست یا پنجاه سال دیگر ؟
اگر قرار است تو پنجاه سال دیگر نباشی چرا به دنبال خوشبختی واقعی نیستی ؟ چرا سرمایه ی عمرت را صرف یک خوشبختی کذایی کرده ای و فقط به رفاه جسم و خواسته های جسمانی می اندیشی ، مگر دوام جسم چقدر است ؟!
روح و جان ما ابدی است و ما بعد از اتمام عمر ، از این جهان به جهان دیگر منتقل می شویم و در آنجا یک زندگی ابدی خواهیم داشت . تو برای ابدیت خود و برای رفاه و خوشبختی روح و جان خود چقدر تلاش کرده ای ؟
بله دنیای مجازی اروپا را اگر با چشم ظاهر نگاه کنی که زیباست و فریبنده ! اما اگر فرهیخته باشی و چشم دلت باز باشد ؛ سرمایه ی عمرت را می بینی که دارد در این مجاز صرف می شود ، مانند آن یخ فروشی که ذره ذره سرمایه اش آب می شود و فریاد می زند : بیایید از من یخ بخرید ؛سرمایه ام رفت .
برچسبها:
بسم الله الرحمن الرحیم
همواره جسم تو یا در روشنایی روز قرار دارد یا در تاریکی شب و از این دو حالت بیرون نیست . تو هر چه از اول روشنایی روز به سمت شب حرکت کنی ....در وسط روز (ظهر )در اوج روشنایی و نور قرار می گیری ؛ بعد از آن کم کم از روشنایی روز کم می شود و به شب می رسی و در آن تاریکی شب ، اگر در اتاق تاریک و بدون لامپ و روشنایی قرار بگیری ؛ در خیالات خود اجسام و اشکال مختلف را خیال پردازی می کنی و به وهم تصور می کنی که آنها وجود دارند ؛ در حالی که آنها فقط در وهم تو هستند ، اما وقتی با یک روشنایی ، اتاق روشن می شود ؛ می بینی که تمام آن اشکال وهمی که در خیالت می دیدی ؛ همه محو شد و هیچ کدام واقعیت خارجی نداشتند .
وجود ما عین روشنایی و نور است و ما دائم یا در روشنایی وجودمان هستیم یا در تاریکی وجودمان قرار داریم . با انجام گناهان مکرر تو در ظلمت و تاریکی وجودت قرار می گیری و به علت قرار گرفتن در این ظلمت و تاریکی وجود در خیالت دائم اشکال و اجسام وهمی را می بینی و فکر می کنی آن وهمیات واقعیت دارند و وجودت هم از این خوشی و غم های کاذبانه تأثیر می گیرد و وهمی خوشحال می شوی و وهمی هم ناراحت می شوی ؛ وهمی کینه و بغض دیگران را به دل می گیری و به این و آن می پری ؛ چون در خیالت آنچه تصور کردی را واقعی پنداشته ای .
پس انسان تا زمانی به نور و روشنایی وجودش نرسیده و تا زمانی در مسیر نور حرکت نکند و به یقین نرسد ؛ دائم دنیا و اطرافش و تمام تصوراتی که در ذهن خود به وهم دارد را واقعی تصور می کند و بر همین اساس هم با دیگران برخورد و رفتار می کند .
امیرالمؤمنین علی (علیه السلام )چون با بینش واقع بینانه به دنیا می نگرد و واقعیت دنیا را می بیند می فرماید : " دنیا در نظر من از عطسه ی بزی بی ارزشتر است "
کسی هم که به این ادراک در وجود و به روشنایی وجودش بار یابد و به نور برسد ؛ بی ارزشی دنیای مجازی را به چشم می بیند و سرمایه ی وجودش را وقف این دنیای فانی نمی کند .
برچسبها:
بسم الله الرحمن الرحیم
جگر گوسفند را نهایتا تا چهار یا پنج روز بیشتر نمی توانی در یخچال نگه داری ، بعد از روز پنجم باید آن را در سطل آشغال بیندازید ؛ پس جگر تا چهار روز فرصت دارد که در آتش برود و پخته و خورده شود تا با خون انسان یکی شود . حال اگر جگر در این مدت نخواست در آتش برود و همچنان خواست در یخچال بماند ؛ بعد از این پنج روز خواص و موادش از بین می رود و فاسد می شود و دیگر باید آن را دور ریخت . انسان تا چهل سال فرصت دارد در آتش مصیبات و فشارها و بلاها آزمایش و پخته شود و راه خود را پیدا کند . یعنی تا چهل سال به انسان فرصت داده اند تا با پذیرفتن بلاها و دردها پخته شود تا به قرب برسد و با امام جانش همراه شود و حرکت کند . حال اگر انسانی تا چهل سال نخواست در این آتش برود تا پحته شود ؛ تمام مواد درونی اش فاسد می شود و دیگر از خاصیت انسان بودن می افتد و به ناچار باید او را در سطل زباله دوزخیان بیندازند و هیزم جهنم شود .
برچسبها:
بسم الله الرحمن الرحیم
امروز در دار دنیا هر کس بر اساس در آمدی که دارد؛ می تواند خانه و ویلایی وسیع در بهترین نقطه ی این زمین خاکی داشته باشد . یعنی درآمد اوست که محل خانه و جایگاه خانه را برای او تعیین می کند . هرچه درآمدش بیشتر ، رفاه بیشتر و خانه اش وسیع تر و وسایل و دکوراسیون خانه هم گسترده تر و شیک تر .
بهشتی که ما همیشه به عنوان مقصد از آن یاد می کنیم ؛ نازلترین طبقه ای است که فردای قیامت شخص به آن جایگاه می رسد . بهشت بر اساس اعمال ما طبقه بندی شده و طبقات بالای آن فردوس است و رضوان و......
این درآمد وجود ی که تو امروز کسب و اکتساب می کنی ؛ فردای قیامت تعیین می کند تو در کدام طبقه ی بهشت باید جای گیری . یعنی هر چه در آمد وجودی تو و تلاش و مجاهده ی تو در جهت انسان شدن و کسب معارف و چشیدن معارف و ظهور دادن آن اسماء الهی در تو قوی تر باشد ؛ فردای قیامت می توانی در جایگاهی بالاتر و در اعلی علیین قرار بگیری .
برچسبها:


















